اسکان نيوز: اسماعیل حساممقدم، دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات استان بوشهر گفت: قبل از اینکه بتوان درباره استان بوشهر و میزبانی صنایع بزرگ در آن حرف بزنیم لازم است در باب چند گزاره زیر با هم مداقه کنیم: طبق مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۷ کسب رتبه سوم فقر با جمعیتی معادل ۵۹% زیر خط فقر در سال ۱۳۹۱ محدود کرده است. درآمد یک خانوار روستایی ساکن استان بوشهر، به طور میانگین حدود ۲۰ میلیون ریال کمتر از هزینههایش است. از این جهت، بعد از استانهای خراسان رضوی و هرمزگان، خانوارهای روستایی ساکن استان بوشهر نامناسبترین وضعیت را دارند.
وی افزود: همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده است نرخ بیکاری جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۹ سال به ۱۷.۹ درصد میرسد.
این نویسنده و روزنامهنگار اظهار کرد: بحران آب، آلودگی محیط زیست و دریا، راندمان پایین کشاورزی در استان بوشهر مسائل جدی و پرتبعاتی هستند. گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۷ میگوید ۹۰ درصد آب مصرفی استان، توسط استانهای همجوار تامین میشود.
مجری طرح گفتوگو ملی خانواده در استان بوشهر تاکید کرد: استان بوشهر از نظر اجتماعی و فرهنگی مشکلاتی از قبیل بالا رفتن نرخ طلاق (رتبه ۱۲)، بیکاری و فقر بومیان، مشکلات وخیم حوزه سلامت زنان و به دلیل هجوم صنعت باعث تضعیف فرهنگ و هویت بومی شده است. (طرح ملی گفتگوی خانواده – ۱۳۹۸)
حساممقدم تصریح کرد: با وجود درآمدهای سرشار نفتی و وجود فرصتهای درآمدزایی در حوزههایی از قبیل شیلات و گردشگری، استان بوشهر در بسیاری از شاخصهای خاص اقتصادی و زیست محیطی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. بیتوجهی به وضعیت استان، نبود برنامهریزی فارغ از سیاستهای نفتی و شتاب در استحصال منابع نفتی و گازی، سهم استان از این درآمدها را تنها به بروز مسائل زیست محیطی، تهدید سلامت ساکنان، شکلگیری حس محرومیت و تبعیض محدود کرده است.
وی خاطرنشان کرد: نگرش تکساحتی صنعت نفت و پتروشیمی به سرزمین استان بوشهر که صرفاٌ به عنوان بهرهبردار از ذخایر زیزمینی آن معطوف شده، بی شک در طول دو دهه اخیر باعث چالشهای اجتماعی و فرهنگی فراوانی شده است. این نکته حائز اهمیت است که این چالشهای اجتماعی- فرهنگی- بهداشتی -زیست محیطی خواه ناخواه به وجود میآمد و در صورت عدم توجه بیشتر به این پیامدها، چه بسا این چالشها به بحرانهای سیاسی و منطقهای مبدل شوند.
این روزنامهنگار بیان کرد: در طول چند سال اخیر و رشد کمی و کیفی تشکلهای غیردولتی به طور عام و انجمنهای زیست محیطی و گروههای هویتی به طور خاص، شاهد شکل گیری شخصیت حقوقی برای اعتراض و انتقاد از این رویه و نگرش طولانی مدت به استان بوشهر بودهایم. به لحاظ جامعه شناختی این رخداد، طبیعی ترین شکل مواجهه با نگرش تک بعدی به یک سرزمین و ذخایر آن است. مواردی که در ابتدا برشمردم را در کنار شاخصهای دیگر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این استان قرار دهید، متوجه میشویم که صنایع بزرگ در استان بوشهر به هیچ وجه نسبت به مسئولیتهای اجتماعی خود واقف نبوده و یا بیاهمیت بودهاند.